سفر نکن خورشيدکم ? ترک نکن منو?نرو

نبودنت مرگ منه راهيه اين سفر نشو

نذار که عشق منو تو اينجا به آخر برسه

بري تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه

نوازشم کن و ببين عشق ميريزه از صدام

صدام کن و ببين که باز غنچه ميدن ترانه هام

اگرچه من به چشم تو کمم?قديمي ام ? گمم

آتشفشان عشقمو درياي پر تلاطمم

اسيرم پشت اين در هاي بسته................ببين با من چه کردي اي شکسته

تو ميخواستي شبو ازم بگيري.................. اون قدر که حتي جاي من بميري

ولي تو عاقبت بازي رو باختي ................. واسم از عشق يه ويرونه ساختي

ميخوام امشب به ياد تو نباشم..................... مثل بارون عشق بي ادعا شم

ديگه بسه واسم عشق تو رو داشتن............... روي خاک وجودم تو رو کاشتن

چه شب هايي که از عشق تو گفتم..........چه حرف هايي که از مردم شنفتم

ميدونستم تو هم نامهربوني ...................... سر عهدي که مي بندي نميموني

بذار دل خسته اي تنها بمونم ......................... که پايان وفا شد مرگ جونم

برو حرفي واسه گفتن ندارم .............................. نميخوام مهر توتو دل بکارم

سلام

خوشحالم از ينكه اولين نفري هستم كه تو اين وبلاگ زيبا نظري ميدم

هميشه سر بلند باشيد در پناه خدا

و اميد وارم كه در تمام لحضه هاي زندگي تون . معني واقعي زندگي رو احساس كنيد

موفق باشيد